۱۳۸۸/۱۱/۰۵

روایتی دیگرازوقایع شیراز به نقل ازوبلاگ شهبازی مورخ:اهانت به آیت‌الله دستغیب را محکوم می‌کنم!



روایتی دیگرازوقایع شیراز  به نقل ازوبلاگ شهبازی مورخ


                                         آدرس مطلب


http://secure.bluehost.com/~shahbazi/blog/Archive/8815.htm


جمعه، 17 مهر 1388/ 9 اکتبر 2009، ساعت 9 بعد از ظهر
شیراز در بحران
اهانت به آیت‌الله دستغیب را محکوم می‌کنم!
توهین هدفمند به حضرت آیت‌الله حاج سید علی‌محمد دستغیب و تهاجم به ساحت مقدس مرجعیت شیعه را محکوم می‌کنم و خواستار پایان یافتن سریع تحرکات کانون‌های مشکوک و فتنه‌گر برای ایجاد آشوب و سرکوب سازمان‌یافته در شهر شیراز و استان فارس هستم.
شیراز در وضع بحرانی است. در پی مواضع آیت‌الله سید علی‌محمد دستغیب در اجلاس اخیر مجلس خبرگان رهبری، و پیش و پس از آن، در هفته گذشته تهاجمی شدید علیه وی در شیراز آغاز شده. این تهاجم با سخنان حجت‌الاسلام ایمانی، امام جمعه جدید شیراز، [1] و تهیه طوماری با نام «نخبگان فارس»، که امضای گروهی از ائمه جمعه و مدیران و کارشناسان دولتی در آن درج شده، [2] و سرانجام در چهارشنبه 15 مهر با صدور اطلاعیه شیخ محی‌الدین حائری شیرازی، امام جمعه سابق شیراز که اکنون در قم ساکن است، [3] و سخنان محمدباقر ولدان به اوج رسید. ولدان طلبه‌ای جوان است که در سال گذشته رئیس شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه استان‌های فارس و کهگیلویه و بویراحمد شد. ولدان گفت: «شاید صانعی و دستغیب دچار اختلال روحی و روانی شده‌اند»، «باید صانعی و دستغیب را احضار و از آنان امتحان علمی گرفت»، «بعضی با ناچیز علم‌هایی که دارند هیاهو به راه انداخته‌اند»، «باید این ننگ را از چهره شیعه پاک کرد و با صانعی و دستغیب برخورد کرد.» روزنامه سبحان، به مدیرمسئولی محمدعلی حیاتی نماینده لامرد در مجلس شورای اسلامی، این جملات را با حروف درشت در صفحه اوّل درج کرد. مضمون پیام حائری، که هم‌زمان با انتشار طومار «نخبگان فارس» صادر شد، دعوت به برخورد با آیت‌الله دستغیب است.


حائری نوشته:
«می‌گویند چرا نخبگان فارس چنین بیانیه‌ای نوشتند. نخبگان فارس کارت خود را نشان دادند و اگر نشان نمی‌دادند مؤاخذه می‌شدند. نشان دادند تا طرف مقابل از توهّم خارج شود. آن‌ها که نشان ندادند به طرف مقابل دشمنی کرده‌اند و باید پاسخگو باشند.»
در مقابل، تعدادی از هوداران آیت‌الله دستغیب، علی‌رغم بیانیه دفتر ایشان مبنی بر عدم تجمع، [1] دیشب، پنجشنبه 16 مهر، در مسجد قبا (آتشی‌های سابق) در نزدیکی حرم حضرت شاهچراغ (س)، برادر بزرگ امام رضا (ع)، اجتماع کردند. گروهی نیز در مسجد نو، محل فعلی برگزاری نماز جمعه، جمع شدند تا در زمان سخنرانی آیت‌الله دستغیب به اجتماع فوق حمله کنند. آیت‌الله دستغیب، برای جلوگیری از درگیری، که می‌توانست فرجامی خونین داشته باشد، در تجمع هواداران خود حضور نیافت. هم اکنون شهر در التهاب است.



محمدباقر ولدان

خاندان دستغیب
خاندان دستغیب از خاندان‌های معتبر شیراز است که در پنج سده اخیر محبوبیت فراوان داشته. این خاندان از دوره صفویه علما و حکما و شعرا و قضات و رجال سیاسی فراوانی به شهر شیراز تقدیم کرده. در زمان صفویه، علمای این خاندان، مانند میرزا صادق و پدرش، قاضی‌القضات شیراز بودند. میرزا صادق پسرعموی میرزا نظام دستغیب است. میرزا نظام از شعرای شیراز بود که در جوانی، سی سالگی، در گذشت (1039 ق.) و در حافظیه مدفون شد. دیوانش بالغ بر سه هزار بیت است. هم‌زمان، میرزا جعفر دستغیب، متولی امام‌زاده میرمحمد (س)، برادر امام رضا (ع)، بود. میرزا طاهر نصرآبادی اصفهانی می‌نویسد:
«آبای ایشان به غیرفضیلت حالتی داشته‌اند که اولیا را دست دهد... شهرت ایشان به دست غیب سبب آن است که شخصی از عناد شجره‌ای از او طلبیده، از غیب دستی پیدا شده، شجره ایشان را آورد.» (محمدطاهر نصرآبادی، تذکره نصرآبادی: تذکره الشعرا، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محسن ناجی نصرآبادی، تهران: انتشارات اساطیر، چاپ اوّل، 1378، ج 1، صص 268، 383-385)
آن «حالت» معنوی، که صاحب تذکره نصرآبادی بدان توجه کرده، در آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب، نخستین امام جمعه شیراز پس از انقلاب، عیان بود. آیت‌الله شهید دستغیب از جوانی امامت جماعت مسجد جامع عتیق، کهن‌ترین مسجد شیراز در مجاورت حرم شاهچراغ (س)، را به دست داشت و دعای کمیل ایشان هماره جمعیت فراوانی را جلب می‌کرد.
میزان محبوبیت خاندان دستغیب را از آراء آنان در انتخابات فارس و شیراز می‌توان دریافت. در انتخابات دوره چهارم مجلس خبرگان رهبری (24 آذر 1385) ترتیب آراء چنین بود: سید علی‌اصغر دستغیب 1181783 رأی، سید علی‌محمد دستغیب 883918 رأی، احمد بهشتی 583486 رأی، محمد صادق (محی‌الدین) حائری شیرازی 478887 رأی، اسدالله ایمانی 453222 رأی. کل آراء استان فارس یک میلیون و 928 هزار و 856 رأی گزارش شده بود. [1] در انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی (24 اسفند 1386) دو تن از اعضای خاندان دستغیب به مجلس راه یافتند: دکتر سید احمدرضا دستغیب پسر آیت‌الله سید علی‌اصغر دستغیب (نماینده اوّل شیراز) و مهندس سید احمدرضا دستغیب.
سید علی‌محمد دستغیب، از نوادگان میرزا هدایت‌الله دستغیب مجتهد شیرازی، عالم نامدار فارس در دوره قاجاریه، و خواهرزاده آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب (شهید محراب)، است. او در سال 1349 به دستور آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب، در فضایی به شدت امنیتی که هیچ یک از روحانیون حاضر در مجلس جرئت قرائت یا حتی تأیید اعلامیه حمایت از مرجعیت امام خمینی را نداشتند، این اعلامیه را در مجلس ختم آیت‌الله حکیم در مسجد نو شیراز (1349) قرائت نمود و از آن پس دورانی طولانی در زندان و تبعید به سر برد. مشروح ماجرای فوق را در رساله «زمین و انباشت ثروت: تکوین الیگارشی جدید در ایران امروز» شرح داده‎ ام. [1]
آیت‌الله سید علی‌محمد دستغیب در سه دهه پس از انقلاب بیش از یکهزار طلبه برجسته تربیت نمود و هم اکنون 650 الی 700 طلبه در کلاس‌های حوزه علمیه وی حضور دارند. مسجد قبا محل حضور و پرورش نیروهای انقلابی کثیری بوده است. بیش از هفتصد تن از فعالین مسجد قبا در دوران جنگ با تجاوز حکومت صدام به شهادت رسیدند که بسیاری‌شان از فرماندهان و سرداران فارس در جنگ و حدود هفتاد تن روحانی بودند.


پیشینه ماجرا
در سال‌های پس از انقلاب، این نخستین بار نیست که شهر شیراز به تنش کشیده می‌شود. در سال 1364، در اوائل امامت جمعه حائری در شیراز که وی فاقد اقتدار کافی در ساختار حکومتی بود، حوادثی مشابه رخ داد. در شب قدر (خرداد) 1364 سید احمد پیشوا (متوفی 24 بهمن 1384 در 74 سالگی)، امام جماعت مسجد نو، سخنانی بیان کرد که به آشوب در شهر انجامید. حائری از پیشوا حمایت کرد و بیت آیت‌الله شهید سید عبدالحسین دستغیب علیه او موضع گرفت. امام خمینی برای آرام کردن آشوب پیام فرستاد و شیخ احمد جنتی را به شیراز اعزام نمود. آیت‌الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی در یادداشت‌های یکشنبه 16 تیر 1364 می‌نویسد:
«نمایندگان شیراز آمدند و گزارشی از حوادث اخیر شیراز را دادند که حزب‌الله علیه آقای حائری شیرازی امام جمعه اقداماتی کرده‌اند به خاطر حمایت او از پیشوا که علیه انقلاب مطالبی گفته و منجر به دخالت امام و اعزام آقای جنتی به شیراز و دادن پیام به علما و مردم شده است.» (کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی، سال 1364: امید و دلواپسی، به اهتمام سارا لاهوتی، تهران: دفتر نشر معارف انقلاب، 1387، صص 179-180) 


سه‌شنبه 21 مهر 1388/ 13 اکتبر 2009، ساعت 3 بعد از ظهر

آیت‌الله سید عبدالعلی آیت‌اللهی کیست؟

در طوماری که به نام «نخبگان فارس» تهیه و منتشر شد، اولین امضا به آیت‌الله حاج سید عبدالعلی آیت‌اللهی تعلق داشت. این امر، با توجه به شیخوخیت و شأن بلند آیت‌الله آیت‌اللهی و خاندان ایشان در جنوب ایران، موجب شگفتی شد. اندکی بعد، در پی استعلام دفتر آیت‌الله دستغیب، ایشان ماوقع را چنین بیان کردند:
بسمه تعالی
با اهداء سلام و تحیت صمیمانه
روز گذشته یک نفر شیخ به نام ولدان با یک نفر از دوستان به منزل آمد و حقیر را فریب شیطانی داد و اظهار نمود عده زیاد از علما و ائمه جمعه امضا نموده‌‌اند نامه‌ای را که همراه داشت و حتی تصریح نمود که آیت‌الله سید علی‌اصغر دستغیب مدظله هم امضا نموده‌، لذا حقیر هم با فریب او امضا نمودم. بعد معلوم شد که گفته‌های او دروغ صرف بوده. حقیر آیت‌اللهی جداً عذرخواهی می‌کنم و شرمنده هستم. آیت اللهی.

آیت‌الله حاج سید عبدالعلی آیت‌اللهی فرزند آیت‌الله سید عبدالمحمد آیت‌اللهی و نوه مجتهد لاری است.

آیت‌الله حاج سید عبدالعلی آیت‌اللهی (1387)


حاج سید عبدالحسین مجتهد لاری (متولد 3 صفر 1264، متوفی 4 شوال 1342 ق./ 15 اردیبهشت 1303 ش.)، نیای خاندان آیت‌اللهی، از چهره‌های نامدار دوران انقلاب مشروطه و جهاد ضد انگلیسی سال‌های جنگ اوّل جهانی است. تبار مجتهد لاری از طریق امام‌زاده رکن‌الدین، مدفون در دزفول، به حضرت حمزه فرزند امام موسی بن جعفر (ع) می‌رسد. درباره مجتهد لاری کتب و منابع متعدد منتشر شده و زندگینامه وی بی‌نیاز از تکرار است.
نگارنده نیز در آثار خود بر جایگاه برجسته این عالم مجاهد تأکید فراوان نموده است. در دوران همکاری با سیما فیلم و سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، به عنوان مشاور علمی، هماره بر ضرورت ساخت سریالی درباره مبارزات مجتهد لاری اصرار می‌نمودم. در هفتادمین سالگرد جهاد 1336 ق./ 1917 م. مردم جنوب، به فتوای مجتهد لاری، علیه استعمار بریتانیا مقاله‌ای نوشتم که در دو شماره روزنامه کیهان، مورخ 27 و 29 اردیبهشت 1366، منتشر شد.



پسران مجتهد لاری، سید علی اکبر آیت‌اللهی و سید علی‌اصغر آیت‌اللهی و سید عبدالمحمد آیت‌اللهی، از علمای مبارز و خوش‌نام جنوب ایران در زمان خود بودند و این میراث به فرزندان آنان انتقال یافت.
آیت‌الله حاج سید عبدالعلی آیت‌اللهی از علمای مبارز جنوب است که در سال‌های 1341- 1343، در آغاز نهضت امام خمینی (ره)، در ترغیب عشایر جنوب به قیام مسلحانه نقش مهمی ایفا نمود. این ماجرا به قیام عشایر لر و نفر و کشتار خونین ایشان توسط ارتش حکومت پهلوی انجامید.
دکتر کشواد سیاهپور در پژوهش ارزنده و مستند خود در پیرامون قیام سال‌های 1341- 1343 عشایر جنوب ماجرای کشتار فجیع عشایر لر و نفر لارستان را شرح داده است.

به‌نوشته سیاهپور، در پی «اوامر مطاع اعلیحضرت» نظامیان تیپ 23 شیراز به فرماندهی سرهنگ اشرفی به لارستان و صحرای باغ، محل استقرار طوایف لر و نفر، روانه شدند. عملیات از 15 فروردین 1343 با پخش اعلامیه‌هایی به‌وسیله هواپیما مبنی بر تسلیم شدن عشایر آغاز شد. «عملیات مخصوص» از اواخر فروردین 1343 آغاز شد. پس از مقاومت‌های شدید، سرانجام در سحرگاه 28 اردیبهشت 1343 نیروهای نظامی و چریک‌های مزدور محلی با انواع سلاح‌های مجهز و مدرن تیربار و خمپاره‌انداز محل استقرار مردان و زنان و کودکان لر و نفر را محاصره کردند و زیر آتش شدید گرفتند. هجوم نظامیان چنان بی‌رحمانه و غافلگیرکننده بود که عده زیادی از زنان و کودکان و مردان در خواب مقتول یا زخمی شدند. در این فاجعه 21 زن و مرد و کودک کشته و 13 نفر مجروح شدند. از تعداد مقتولین و مجروحین بیش از 20 نفر زن و کودک بودند. (بنگرید به: کشواد سیاهپور، قیام عشایر جنوب، 1341- 1343، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1388، صص 543-549) این ماجرا چنان فجیع و زشت بود که باقر پیرنیا، استاندار فارس در سال‌های اوّلیه پس از سرکوب قیام عشایر جنوب، در خاطراتش، که در اواخر عمر در آمریکا نگاشته، کشتار طوایف لر و نفر را چنین توصیف کرد: «به درستی کار ناپسندیده و غیرشرافتمندانه‌ای بود.» (باقر پیرنیا، گذر عمر: خاطرات سیاسی باقر پیرنیا، تهران: انتشارات کویر، 1382، ص 245)
زندگینامه حاج سید عبدالعلی آیت‌اللهی تدوین و منتشر شده است: محمدباقر وثوقی، زندگی و مبارزات آیت‌الله حاج سید عبدالعلی آیت‌اللهی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1386.
 


جمعه، 17 مهر 1388/ 9 اکتبر 2


خاندان حائری شیرازی
محی‌الدین حائری شیرازی از خاندان‌های روحانی قدیمی و شناخته شده فارس، مانند دستغیب و محلاتی و فالی و آیت‌اللهی و غیره، نیست. پدر وی، شیخ عبدالحسین حائری، روحانی گمنامی در شیراز بود. پدر شیخ عبدالحسین فردی است به‌نام محمدطاهر که گویا در کربلا زندگی می‌کرد. محمدطاهر به شیراز مهاجرت کرد و از یکی از خاندان‌های تاجر شیراز، موسوم به نمازی، زن گرفت. خانواده فوق در دوران رضا شاه نام خانوادگی «حائری» را برگزید. (گفتگوی آیت‌الله محی‌الدین حائری شیرازی با کیهان فرهنگی، سال بیستم، شماره 207، دی 1382، ص 6) *
در دوران پهلوی، شیخ صدرالدین حائری شیرازی (1309-1383) امام جماعت مسجد سپهسالار (امام خمینی کنونی) در شیراز، واقع در فلکه شهرداری نزدیک به بازار وکیل، بود که زیر نظر اوقاف اداره می‌شد. در زمان قیام 15 خرداد 1342 شیخ صدرالدین حائری چهره‌ای سرشناس نبود و در فهرست کسانی که به عنوان محرک اصلی دستگیر و به تهران اعزام شدند جای نداشت. روحانیون و فعالین سرشناس شیراز که در جریان حمله شبانه 15 خرداد 1342 دستگیر و با هواپیمای داکوتای ارتشی به تهران اعزام شدند عبارت بودند از آیت‌الله شیخ بهاءالدین محلاتی و پسرش شیخ مجدالدین محلاتی، جلال‌الدین آیت‌الله‌زاده (برادر آیت‌الله محلاتی)، آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب و پسرش سید هاشم دستغیب، و سید مجدالدین مصباحی. در آن زمان، مصباحی سرشناس‌ترین واعظ شهر در حمایت از نهضت امام خمینی بود. (بنگرید به اسناد مندرج در: نفس مطمئنه، یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1378) صدرالدین حائری، مانند بسیاری از روحانیون شیراز، از اوائل سال 1342 در نهضت امام خمینی فعال شد و این امر به برکناری وی از امامت مسجد سپهسالار و خانه‌نشینی‌اش انجامید. شیخ محمد صادق (محی‌الدین) حائری (متولد اسفند 1315)، برادر کوچک، تا سال 1348 در فعالیت‌های سیاسی حضور نداشت. او در این سال، به دعوت رجبعلی طاهری و دیگران و تشویق برادر بزرگش، سخنرانی در زمینه مباحث اخلاقی در جلسات هفتگی مسجد شمشیرگرها را پذیرفت ولی به دلیل حضور جوانان انقلابی در جلسات فوق در دستگیری گسترده سال 1352 وی نیز دستگیر شد و چند ماه (کمتر از یک سال) زندانی بود. از آن پس، محی‌الدین حائری شیرازی از هر گونه تحرکی که شائبه فعالیت سیاسی داشته باشد کناره گرفت و در قم ساکن شد. وی در حوادث سال‌های 1356- 1357 نیز در شیراز حضور نداشت. در زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران (1357) آیت‌الله شیخ بهاءالدین محلاتی و آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب علمای درجه اوّل فارس بودند.
شیخ محی‌الدین حائری شیرازی اندکی پس از شهادت آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب (20 آذر 1360)، از 10 دی 1360 تا اوائل بهمن 1387، حدود بیست و هفت سال، ابتدا امام جمعه شیراز و پس از شهادت آیت‌الله ربانی شیرازی (17 اسفند 1360) نماینده ولی فقیه در فارس نیز شد. او در این دوره طولانی اقتدار فراوان کسب کرد و شبکه‌ای خانوادگی از مدیران را در فارس پایه‌گذاری نمود. حائری شیرازی به تأسیس حوزه علمیه و پرورش طلاب و نخبگان اقدام نکرد و بیش‌تر اوقات خود را مصروف به طرح «فلاحت در فراغت» نمود. مؤسسه فوق و شرکت‌های اقماری آن بخش عمده اراضی مرغوب دولتی و حتی خصوصی و مراتع عشایر را در اطراف شیراز به قطعات کوچک تفکیک کرده و فروختند.
اقدامات حائری شیرازی در طول بیست و هفت سال اقتدارش در فارس او را در میان مردم به شدت منزوی کرد تا بدان‌جا که در انتخابات سوّمین دوره مجلس خبرگان رهبری (اوّل آبان 1377) قادر به کسب رأی نشد. در انتخابات فوق افراد زیر نمایندگان فارس در مجلس خبرگان بودند: سید علی‌اصغر دستغیب با 913559 هزار رأی، سید علی‌محمد دستغیب با 805262 رأی، احمد بهشتی با 564786 رأی، سید محمدحسین ارسنجانی با 416875 و اسدالله ایمانی با 408150 رأی. [1]



* نام دیگر کربلا، یا مکان مرقد امام حسین (ع)، «حائر» است. نام «حائر» از حیره، شهر باستانی کلدانی، منشاء گرفته که در همین مکان واقع بود. کسانی که در کربلا متوطن بودند گاه نام خانوادگی حائری را برمی‌گزیدند مانند آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی. آیت‌الله حائری یزدی در روستای مهرگرد، واقع در میبد یزد، به دنیا آمد و پس از تحصیل در اردکان و یزد در هیجده سالگی به عتبات رفت و مدتی در کربلا و سپس سامرا ادامه تحصیل داد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر